
بدون داستان:

sf:
گاهی اوقات میروم اس افم!
گاهی اوقات میروم به چه سمت!
و در اینجا...دوتا از آن من است...
و روح تو در جان من...
یو رسول ایز ماین...
آره میگم اس افیمو مونده به ما برسیو
سگ هارم جلوی ما هی میکنه میو میو!
تو ام شدی چکن مپ...ها ها ها...بیو بیو!
میگه آره...نکشتمش کی و چیو؟!
میرم میذارم پشت اسمش..ان و او و او و بیو!
کله اینجا کی بالاتره میگم من
چون من نور مورم...یعنی بیشتر نه!
اومدی تو دوتا و اکبر منم...
از نایتم من...اصغر ترم!
بگذریم اتکام سنگینه نه...
وارچیفم بیاد صدا سگ میده خر...
بگو چقد هیلته کلت رو هم؟؟
بی خیال اتک بذا کیلت کنم!
آره واسه همه پرویی ولی واسه مالی نیستی!
داری در میری؟!...زد...ایکس...سی!
...
یافتس:
راسیتش باید برم تو حس
چون که بچه ها بهم میگن یافتس
به زبون چینی میگم شاید باشه جالب
چانگ چینگ کونگ اس اف...یعنی کـ* خوارت!
میگن که تو خیلی پا گرفتی...آره اس اف!
ولی تو قبل من هیچی نبودی...آخی چه زشت!
تو همین مپ من بودم که تابت دادم...
همین کیل زدنتم من بودم که یادت دادم!
حالا تو اومدی واسه من شاخ شدی؟!...هه چه زود!
واسه من دیگه دور گوزی نیا...بچه دود!
البته تو زورتو بزن شاید به ما برسی!
ولی هرچقد زور بزنی اس اف...زیرشی!
sf:
آره عمو تو بالایی...بالا بودنتم دیدم!
که میگی من زیرشم؟!...زیرشو نشونت میدم!
که تو یافتسی آره؟!...حالا وایسا!
یک دو سه...روحا آزاد!